از سویی دیگر در این سالها شاهد سربرآوردن طیفهایی از فعالان اجتماعیِ ظاهرا غیرسیاسی با عنوان «فعال حقوق بشر» یا «فعال مدنی» یا عناوینی این چنین در این کشورها هستیم که در نگاه اول هدفی جز ارتقاء امور اجتماعی و انسانی در کشورهایشان ندارند (و احتمالا بسیاری از آنها دستکم با این نیت وارد این حوزهها میشوند). لیکن نگاهی دقیقتر و موشکافانهتر به نوع آموزشها، کارگاههای آموزشی، ارتباطات فرامرزی و بینالمللی و گردش مالی این طیفها، حقایقی را آشکار میکند که اتفاقا تا بن دندان سیاسی و هدفمند هستند.
در سطور پیش رو قصد داریم با تکیه بر شواهد و مصادیقی مربوط به سالهایی نه چندان دور، نگاهی متفاوت به ریشهها و سازو کارهای یک پدیده شاید پست-مدرن بیاندازیم که چند سالی است به یک بازیگر مهم در عصر «جهانیسازی» تبدیل شده است: NGO یا سازمانهای غیردولتی (یا به تعبیر داخلی، سازمانهای مردم-نهاد به عنوان کوتاهشده «سمن»).
غیردولتیهای دولتمدار
در دسامبر سال 2012، پلیس مصر به حکم دادستانی به 17 دفتر متعلق به 10 NGO «حامی دموکراسی» (از جمله چهار سازمان آمریکایی) حمله کرد و آنها را بست. همچنین 16 شهروند آمریکایی که به گفته دولت مصر هویت و فعالیت خود را ثبت نکرده بودند، به پشتیبانی از جنبش اعتراضی 6 آپریل، از طریق تزریق پول غیرقانونی متهم شدند. به گفته پلیس، این افراد حاکمیت ملی مصر را نقض کرده بودند.
دستگیری فعالان NGOها در مصر،2012
دولت آمریکا فشار سنگینی بر دولت مصر وارد کرد تا جلوی محاکمه اتباع خود را بگیرد. شماری از مقامات دیپلماتیک ارشد آمریکایی به قاهره سفر کردند و واشینگتن حتی دولت مصر را به قطع کمک نظامی 3 میلیارد دلاری و کمک اقتصادی 250 میلیون دلاری خود تهدید کرد. دادستان کل مصر 7 نفر از متهمان، از جمله سم لحود، پسر وزیر حمل و نقل دولت اوباما را ممنوع الخروج کرد.
به جز این 7 نفر، بقیه آمریکاییها به سرعت مصر را ترک کردند و آن هفت نفر هم حتی زحمت حضور در دادگاه را به خود ندادند. دولت امریکا برای آن 7 نفر 5 میلیون دلار وثیقه به دولت مصر داد و آنها را با هواپیمای نظامی از کشور خارج کرد.
در پی این رویداد، یک موج عظیم رسانهای و مطبوعاتی علیه دولت و پلیس مصر به وجود آمد که دولت را به پارانویا و توهم نسبت به دخالت خارجی متهم میکرد تا توجهات را از روند کند اصلاحات، یک سال پس از شروع انقلاب، منحرف کند. در این موج اما هیچ اشارهای به ماهیت و منابع مالی این «سمن»ها (NGOها) نشد.
آن 43 متهم در جریان دستگیری و دادگاه، از سوی دولت و رسانهها اعضای «ان جی او» ها خوانده میشدند. آنها برای پنج سازمان خاص کار میکردند: فریدم هاوس (Freedom House)، موسسه ملی دموکرات (National Democratic Institute)، موسسه بین المللی جمهوریخواه (International Republican Institute)، مرکز بین المللی روزنامه نگاران و بنیاد کنراد آدنائور. تنها یکی از این موسسات، یعنی مرکز بین المللی روزنامه نگاران را می توان یک سازمان غیردولتی محسوب کرد که بخش عمده بودجه خود را مستقیم یا غیرمستقیم از یک دولت نمیگیرد.
مادلین آلبرایت، وزیر خارجه اسبق آمریکا و مدیرNDI
سناتور جان مک کین، مدیر IRI
این دو در کنار «مرکز شرکتهای خصوصی بینالمللی» (نماینده اتاق بازرگانی آمریکا) و «مرکز همبستگی» (نماینده فدراسیون کارگران آمریکا و کنگره سازمانهای صنعتی)، چهار موسسه اصلی تشکیلدهنده بنیاد «موقوفه ملی برای دموکراسی» National Endowment for Democracy هستند.
NED یک موسسه پرداختکننده کمک هزینه است که بیش از 90 درصد بودجه آن را حکومت ایالات متحده تامین میکند. از سوی دیگر، «فریدم هاوس» هم که مدعی استقلال است، بخش عمده بودجه اش را از NED میگیرد.
«بنیاد کنراد آدنائور»، که بسیاری از تحلیلگران آن را نسخه آلمانی «NED» میدانند، یک بنیاد غیرانتفاعی وابسته به اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان است. 90 درصد بودجه آن توسط دولت آلمان تامین می شود ( لازم به ذکر است که در اینجا دولت به عنوان مجموعه نهادهای حاکمیتی، و نه فقط قوه مجریه، مد نظر است. در متون سیاسی خارجی مراد از دولت همین است.)
نتیجه این که، ]چهار تا از پنج سازمان درگیر در انقلاب مصر اصولا غیردولتی نیستند و کاملا مورد حمایت حکومتهای خاص قرار دارند.
برای مثال در رتبهبندی 2012 این موسسه، امتیاز کلی کشور بولیوی از «آزاد» به «تا حدی آزاد» کاهش یافت. دلیل اصلی این امر اعتراضات مردمی در این کشور برای کنارهگیری میلیونر تحصیل کرده آمریکا، «گونزالو سانچز دو لوسادا»، بود. سانچز طرح آمریکایی «خصوصیسازی همهجانبه و سریع» را به اجرا گذاشته بود، که موجب خشم شدید مردم بولیوی شد.
نمونهای از رتبهبندیهای فریدم هاوس
یعنی به دلیل حاکم شدن دولتی که رییس جمهوری آن «ایوو مورالز» برای اولین بار در تاریخ بولیوی، حقوق بومیان این کشور را به رسمیت شناخت (که متاسفانه لیبرالهای وطنی هم به تاسی از نئولیبرالهای غرب او را «پیژامه پوش» مینامند) فریدم هاوس وضعیت این کشور را با کشور «بوتسوانا» یکی در نظر گرفت که از اولین انتخابات خود در سال 1965، به صورت تک حزبی اداره میشود!
ایوو مورالز، رییس جمهور مردمی بولیوی
بدترین سازمانها از نظر این وابستگی، IRI و «NDI» هستند. این دو سازمان با این اهداف از NED پول میگیرند: فعالیت در خارج از کشور جهت رشد احزاب سیاسی، موسسات و روندهای انتخاباتی، اتحادیههای کارگری آزاد، بازار آزاد و سازمانهای تجاری آزاد.
در شش مارچ 2013، یک راهپیمایی اعتراضی توسط سازمانهای جامعه مدنی آمریکا جلوی دفاتر «نِد» در واشینگتن انجام گرفت که تظاهراتکنندگان شعار میدادند: «به دموکراسی در هیچ کجای دنیا حمله نکنید! نِد را ببندید!»
اعضای اتحادیههای کارگری و فعالان کارگری آمریکا سالهاست که در اعتراضات و کمپینهای خود از «مرکز همبستگی» میخواهند که پیوندهای خود را با نِد قطع کند.
هیات مدیره
رییس نِد، «ریچارد گفارت»، نماینده دموکرات سابق کنگره و مدیرعامل یک شرکت خصوصی مشاوره و لابیگری است. علاوه بر او، مجموعهای از لابیگران و مشاوران سیاسی، اعضای سابق کنگره، سناتورها و سفراء، اعضای ارشد اندیشکدهها و مقامات نظامی و امنیتی سابق در هیات مدیره نِد حضور دارند.
افرادی چون «جای اِی. بون، بانکدار بینالمللی سابق و مدیر سابق یکی از بزرگترین شرکتهای سرمایهگذاری بینالمللی به نام مودی، «کنث دوبرستاین، جانشین رییس کارکنان کاخ سفید در دولت ریگان، «مارتین فراست»، نماینده سابق کنگره، ویلیام گالستون، افسر سابق نیروی دریایی آمریکا و شاگرد مستقیم لئو اشتراوس، فیلسوفی که پدر معنوی نومحافظهکاران آمریکا محسوب میشود.
لئو اشتراوس، فیلسوف سیاسی و پدر معنوی نئوکانهای آمریکا
در بین اعضای هیات مدیره، 4 نفر از موسسان اندیشکده فوق محافظهکار «پروزه یک قرن آمریکایی جدید» هم حضور دارند: فرانسیس فوکویاما (نویسنده کتاب معروف پایان تاریخ)، ویل مارشال (موسس اندیشکده نئو دموکرات، که قصد دارد سیاستهای حزب دموکرات را به راست تغییر جهت دهد)، «وین وبر» نماینده سابق کنگره، زلمای خلیل زاد، سفیر آمریکا در عراق، افغانستان و سازمان ملل در دوران ریاست جمهوری بوش و عضو حلقه نئوکانهای حزب جمهوری خواه.
فرانسیس فوکویاما، مهم ترین تئوریسین نئولیبرالیزم سلطهگر آمریکایی
کتاب معروف «پایان تاریخ» فرانسیس فوکویاما
بنیاد «موقوفه ملی برای دموکراسی» (به اختصار نِد) در 1983 تاسیس شد، یعنی زمانی که دولت آمریکا با چالشهای زیادی بر سر عملیات نظامی مخفی و آموزش و تامین مالی گروههای شبه نظامی و جوخههای مرگ ضدچپ در آمریکای مرکزی و آمریکای جنوبی رو به رو بود.
نِد شکل گرفت تا کانالی قانونی و آشکار برای حکومت آمریکا جهت تامین مالی گروههای اپوزیسیون ضد دولتهای ناهمسو با ایالات متحده در سرتاسر دنیا باشد. در واقع، تاسیس نید، تلاش دولت آمریکا برای اصطلاحا مالهکشی بر افتضاح عملیات مخفی سیا در کشورهای دیگر با هدف کودتا بود (ایران، نیکاراگوئه، شیلی، کوبا،....).
آلن واینشتاین، استراتژیست معروف یهودی آمریکایی، که در تصویب طرح تاسیس نِد نقش فعالی داشت، در مقالهای در واشینگتن پست(1991) آشکارا نوشت: «بسیاری از کارهایی که ما امروز انجام می دهیم، 25 سال پیش به صورت مخفیانه توسط سیا انجام میگرفت.»
آلن واینشتاین
در سال 1996، اندیشکده متنفذ «هریتِج»، در زمان بحثهای کنگره آمریکا درباره ادامه یا عدم ادامه تامین مالی نِد توسط کنگره، در گزارشی تفصیلی به دفاع از عملکرد نِد به عنوان یک ابزار مفید در سیاست خارجی آمریکا پرداخت:
«نِد یک اسلحه ارزشمند در جنگ بینالمللی ایدههاست. نِد منافع ملی آمریکا را با ایجاد دموکراسیهای باثبات و دوست آمریکا، در نقاط استراتژیک دنیا، به پیش میبرد. آمریکا نمیتواند چنین ابزار مفیدی را در سیاست خارجی دور بیاندازد. گرچه جنگ سرد پایان یافته، اما جنگ جهانی ایدهها همچنان در جریان است.»
علاوه بر کارزار مستمر برای بیثبات سازی رژیمهای دشمن آمریکا (همچون چین، کوبا و ایران)، نِد پیوسته در حال اعمال نفوذ بر انتخابات و براندازی دولتهای متمایل به چپ و رژیمهای دموکراتیک مخالف آمریکا و سرتاسر جهان بوده است. این کار از طریق پشتیبانی مالی یا تعلیم و مشاوره راهبردی به گروههای اپوزیسیون، احزاب سیاسی، روزنامهنگاران و پایگاههای خبری انجام میگیرد.
از 1986 تا 1988 نِد از یک اپوزیسیون سیاسی راستگرا علیه دولت دموکراتیک پرزیدنت «اسکار آریا» در کاستاریکا حمایت مالی میکرد. اسکار آریا، سیاستمدار محبوب و برنده جایزه صلح نوبل بود که با سیاستهای خشن رونالد ریگن در آمریکای مرکزی مخالفت میکرد.
اسکار آریا، رییس جمهور سابق و محبوب کاستا یکا
در دهه 1980، نِد در برنامه «دفاع از دموکراسی» در فرانسه بر علیه حکومت سوسیالیست «فرانسوا میتران» فعال بود، چرا که به اعتقاد دولت آمریکا، تحت حکومت میتران، حزب کمونیست فرانسه در حال پر و بال گرفتن بود. نِد مستقیما به سازمانهای راستگرای ضدکمونیست همچون «اتحادیه ملی بین دانشگاهی» پول میداد.
در 1990، نِد با حمایت از گروهها و سازمانهای راستگرا و خالت آشکار در روند انتخاباتف موفق شد حکومت چپگرای ساندنیستها به رهبری «دانیل اورتگا» را کنار بزند.
دانیل اورتگا، رهبر ساندنیست های نیکاراگوئه
در سال 2004، با حمایت مالی و تحریک نِد، کودتایی علیه رییس جمهور محبوب و پیشروی هائیتی، «ژان-برتران آریستیده» انجام گرفت که منجر به برکناری او شد.
درباره نقش نِد در کودتای نافرجام سال 2002 علیه دولت قانونی چپگرای «هوگو چاوز» در ونزوئلا، شواهد و مدارک زیادی منتشر شده است. بلافاصله بعد از انجام کودتا، در حالی که چاوز در بازداشت کودتاگران بود، رییس وقت «موسسه بینالمللی جمهوری خواه» (یکی از سازمانهای اصلی تشکیلدهنده نِد) در یک کنفرانس مطبوعاتی از سرنگونی چاوز استقبال کرد:
«موسسه ما به عنوان پلی میان احزاب سیاسی ونزوئلا و همه گروههای جامعه مدنی عمل میکرد تا به ونزوئلا در برقراری یک آینده دمکراتیک نوین یاری برساند.»
البته این کودتا در نهایت با مقاومت اقشار فرودست طرفدار چاوز و ارتشیهای وفادار به او شکست خورد و او دوباره دولت را در دست گرفت.
هوگو چاوز بعد از آزادی از بازداشت کودتاچیان پس از شکست کودتای نافرجام علیه او 2012
همین موسسه به عنوان زیرمجموعه نِد، در سال 2009 در براندازی دولت منتخب «مانوئل زلایا» نقشآفرینی کرد. دلیل این اقدام، تلاش زلایا برای تشکیل اتحادیه اقتصادی مخالف بازار آزاد میان هندوراس، ونزوئلا، بولیوی و کوبا و همچنین مخالفت با خصوصیسازی شرکت مخابرات دولتی هندوراس بود.
مانوئل زلایا
در همان زمان، گزارشهای موثقی وجود داشت که شرکت AT&T، اپراتور بزرگ مخابراتی آمریکا قصد دارد شرکتهای مخابراتی دولتی در امریکای لاتین را بخرد و به همین دلیل، پول در اختیار IRI و شخص جان مک کین قرار می داد تا هر دولتی را که در آمریکای لاتین با فروش شرکت مخابرات خود مخالفت می کند، هدف تخریب قرار دهند.
منابع:
https://consortiumnews.com/2014/02/27/a-shadow-us-foreign-policy
http://www.counterpunch.org/2014/02/28/the-national-endowment-for-democracy-in-venezuela
http://www.antiwar.com/paul/paul79.html
http://www.theguardian.com/world/2015/jul/28/national-endowment-for-democracy-banned-russia